این کلیپ در وهله اول برای مرکز ترک اعتیادی که نام بهزیستی را یدک میکشد و هدفش مهیا نمودن شرایط بهتر برای زیستن افراد است شرمآور به نظر میرسد. آنهم در حالی که آموزه های دینی، ما را از آزار و اذیت حیوانات نیز به شدت نهی نموده چه برسد به اشرف مخلوقات که به حفظ کرامت آن بسیار تاکید شده و آزار دهندگان حیوانات نیز در روایات ما به شدت لعنت شده اند.
در پی انتشار این فیلم، اداره کل بهزیستی استان فارس به سرعت روز جمعه تشکیل جلسه داد و در بیانیه ای با اعلام انزجار از این اعمال نادرست که بر خلاف دستورالعملهای این اداره و مدیریت مراکز اقامتی صورت گرفته اعلام کرد که اقداماتی فوری برای کاهش آلام این مددجوها و کسانی که از دیدن این فیلم آزرده شده اند و مجازات مقصرین انجام داده است.
تشکیل جلسه فوق العاده به محض اطلاع و رؤیت فیلم مذکور در روز جمعه، تخلیه و پلمپ کمپ مذکور و دستگیری متهمان با دستور مقام قضایی و انتقال فوری بیماران مرکز متخلف به سایر مراکز اقامتی میانمدت از جمله اقداماتی است که در بیانیه منتسب به این اداره کل به آن اشاره شده است.
در ادامه این بیانیه آمده است: برگزاری جلسه اضطراری با حضور معاون محترم دادستان با مسئولین کمپهای خصوصی جهت ارائه تذکرات لازم مبنی بر لزوم رعایت جدی کلیه پروتکلهای درمانی در مراکز اقامتی و پیشگیری از بروز حوادث مشابه، برگزاری اضطراری کمیسیون نظارت ماده 26 در راستای بررسی ومجازات مورد اخیر و پیشگیری از بروز موارد مشابه در آینده، تنظیم شکوائیه حقوقی از سوی اداره کل بهزیستی استان فارس در خصوص رفتار نامناسب و غیرقانونی کمپ متخلف و پیگیری جدی جهت برخورد قضایی با مسببین و اقدام کنندگان خاطی از دیگر اقداماتی است که توسط این اداره آمده و هرچند در جای خود شایسته تقدیر است اما از مسوولیت این اداره در قبال این اتفاق کم نمیکند.
قوانین مختلف برخورد نامناسب با فرد مجرم را سرزنش نموده اما برای بررسی مساله فوق ابتدا باید به این سوال کلیشهای پاسخ داد که معتاد مجرم است یا بیمار. چندی پیش در گزارشهایی مفصل در تسنیم به پیگیری وضعیت این قشر تا ساماندهی آنها پرداختیم و از حال و روز معتادانی گفتیم که هنوز سرمای شبهای شیراز نرسیده در پستوی بانک، جلوی مغازهها یا در عقبگرد مجتمعهای مسکونی کز کرده و برای یافتن تکه نانی کیسههای پلاستیکی جلوی خانه ها را وارسی می کنند یا تا کمر در سطلهای زباله خم می شوند.
جماعتی که دیگر کودک یا جوان، زن یا مرد بودن آنها فرقی ندارد و از همه قشر و جنسیتی در آنها به چشم می خورد و کافی است در تاریکی شب سری به کوچه پس کوچه های شهر بزنید تا با چند جوان با لباسهای گشاد و مندرس در حالی که یک گونی پر از خرت و پرت را در گوشهای گذاشته و به شکلی کج و معوج در طول و عرض خیابان راه میروند یا زن و مردانی جوان اما با رخسار تکیده و چروکیده در حالی که در میان زبالهها پی تکهای نان یا دنبال زبالههایی چون بطری، شیشه و کارتن هستند مواجه شوید؛ یا گروههای دو سه نفره کارتن خواب را ببینید که به وفور در گوشه خیابانهای شهرمان مشغول استعمال مواد مخدر هستند.
هرچند با پیگیریهای ستاد مبارزه با موادمخدر، بهزیستی و شهرداری، تعداد زیادی از این افراد جمع آوری شده و به خانوادههای خود یا به مراکز ترک اعتیاد و کمپهای ماده 15 و 16 تحویل داده شدند اما مشاهده کلیپ فوق نگرانی ما را در مورد وضعیت نگهداری آنها دوچندان کرد.
کلیپ فوق که به صورت تصادفی و سرزده و با نبوغ شخصی علنی شده به ما نشان میدهد که متاسفانه بهزیستی به عنوان مجوز دهنده و متولی این کمپها، به بهانه شیوع کرونا یا هردلیل دیگری بازرسی و نظارت خود را بر فعالیت این مراکز کاهش داده است. مراکزی که کارکرد فرهنگی و روان شناختی و توانبخشی دارند و مدیران آنها اغلب خود از نجات یافتههای این بلای خانمانسوز هستند و با آلام این جماعت آشنا هستند اما در کمپ مزبور سبعانه و با بیرحمانهترین شکل ممکن با تازیانه خشم و کینه بر تن کسانی میزنند که بی پناهترین افراد هستند و شاید دلیل اینکه اغلب معتادان از حضور در چنین محیطهایی ابا می ورزند نیز همین برخوردها است و اصطلاح «بری دیگه برنگردی» که در پایان دوره پاکسازی این افراد توسط دیگران به آنها اطلاق می شود نیز ناظر بر همین مساله است.
به گزارش تسنیم سالها از مجادله دو گروه طرفدار این دوگزاره یعنی بیمار یا مجرم بودن معتادان میگذرد. دسته اول معتاد را بیمار دانسته و خواهان برخورد مسئولانه و روان شناسانه با او هستند و معتقدند معتاد فردی است که دارای بیماری روانی بوده و در واقع محصول و عصاره جامعه ناسالم است. از این رو این دسته با نگاهی که فرد معتاد را قربانی سیستم غلط آموزشی، بیمهری والدین، تبعیضهای اقتصادی، نابسامانیهای اجتماعی و اخلاقی، اختلافات خانوادگی، زیرساختهای غلط فرهنگی و جامعه ناسالم و دوستان ناباب میدانند عقیده دارند که باید با نگاهی بیمارنگرانه به معتاد که اسیراختلالات جسمانی، روانی و اجتماعی است نگریست وزمینه ترک فعل غلط را در او با انجام مشاوره و دیگر اقدامات از بین برد.
دسته دوم اما با استناد به آمار از جرایم بعضا خشنی حرف میزنند که توسط معتادان، سر زده و این جماعت به ویژه معتادانی که از علنیکردن اعتیاد خود ابایی ندارند را مجرم و سزاوار مجازات می دانند. این عده اعتیاد را معلول ضعف اراده فرد و انتخاب آگاهانه وی می دانند و معتقدند فرد باید تاوان این انتخاب را بدهد.
این دسته همچنین معتقدند گزاره ظاهرا روشنفکرانه بیمارانگاری معتادان، تلاشی است که ناخواسته برای تطهیر اعتیاد به کار می رود و جامعه را در برابر کسانی قرار میدهد که به برخورد سخت با اعتیاد معتقدند چرا که فرد معتاد کسی است که ابزارآلات جرم را با عملی مجرمانه تهیه کرده و اقدام به کاری مجرمانه میکند که سبب زوال عقل و هوشیاری او و ایجاد زمینه برای بزهکاری شده و جامعه را با مخاطرات فراوانی مواجه میکند.
این دسته کارشناسان که نگاهی جرمنگر به اعتیاد دارند حتی پا را فراتر نهاده و معتقدند مصرفکنندگان موادمخدر به اندازه توزیعکنندگان آن مجرم هستند چرا که اگر تقاضای آنها نباشد عرضه و فروشی نیز در کار نخواهد بود و بساط ساقیان مرگ جمع خواهد شد.
کارشناسان طرفدار این نظریه همچنین میگویند: زمینه و آمار جرم و جنایت در معتادان بیشتر از سایرین است و مجاورت جغرافیایی ایران با افغانستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده مواد مخدر سبب اعتیاد بسیاری از مردم ایران به عنوان محور ترانزیت مواد مخدر شده و با وجود چنین وضعیت جغرافیایى 54% از زندانیان ایران رابطه مستقیم با مواد مخدر دارند و درصد بسیار بالایى از جرایم دیگر مثل سرقت نیز به دلیل اعتیاد به مواد مخدر ارتکاب یافته و با کاهش سن اعتیاد و تسری آن به زنان، نابسامانیهای اجتماعی خانوادگی بسیاری دامن جامعه را فرا و هزینه های هنگفتی را به کشور تحمیل میکند.